برق آذربایجان از نظر فرسودگی ،حوادث و ایمنی رتبه ۱۴ کشور

افول برق منطقه ای آذربایجان از رتبه اول برق منطقه ای کشور درسال ۵۷به رتبه آخرایران در سال ۱۴۰۱

عجب روز گاری شده است، هرروز بر شکاف بیشتر توسعه نیافتگی سرزمین آبا و اجدادی مان افزوده می‌شود.و شاخص های توسعه نیافتگی سرزمین ما بیشتر می شود. هر روز اخبار نابسامانی ها و،بقول ترکان《پاس ها》به بیرون درز می کند. رسانه ها و مراکز ارزیابی شاخص های توسعه یافتگی زیر ساخت‌های کشور شاهد انتشار گزارشهای مستدل و مستند ازفرسودگی تاسیسات و تجهیزات در بخش های مختلف زیر ساختی استانهای شمالغرب کشور هستند.این اسناد لزوم کار و تلاش مدیریت عالی استانهای آذربایجان و مجمع نمایندگان آنها در مجلس را دوچندان می کند.اینان باید در کنار هم بنشینند و بيانديشند و همدل کار کنند.
اکثر شهرهای ما تصفیه فاضلاب ندارند. اجرای طرح فاضلاب اکثر شهرهای مسکوت مانده است.فرسودگی خطوط لوله در شهرها و از همه مهمتر تبریز موجب هدر رفت صدهها هزار لیتر آب آشامیدنی درشبانه روز است.بناهای تاریخی نیاز به مرمت و بازسازی دارند.اکثر صنایع دولتی در این منطقه کهنه و نیاز به نوسازی و بکار گیری فناوریهای جدید روز را طلب می کنند.برخی از صنایع بزرگ غرب صنعتی تبریز مثل کارخانجات ماشین سازی که برای صنعتی شدن کشور و طراحی و ساخت سوزن تا هواپیما طراحی شده بودند از دست بانیان فکور خود چون زنده یاد مهندس تقی توکلی دانش آموخته ممتاز مهندسی دانشگاه شیکاگو و طراح صنعت ایران بدست مشهد قربانهای رانت جو و کم سواد،کارآیی خود را از دست داده اند. قبل از تجهیزات سخت افزاری ،نیروی انسانی کم کار بلد و بعد نرم افزاری در بحث مدیریت، این صنایع را به این روز انداخته اند.برخی مدارس استان نیاز به مرمت دارند . اخیرا افتادن مدرسه کانکسی در مراغه و زخمی شدن،دانش آموزان به رسانه های بین‌المللی کشیده شده و مایه آبرو ریزی مان شده است.اداره کل،نوسازی و تجهیز مدارس این خفت را چگونه توجیه می کند‌.
راههای مواصلاتی به ویژه بزرگراه پیامبر اعظم( ص) نیاز به رسیدگی فوری و بهسازی و نصب روشنایی در امتداد آن را دارند و بانک ملی متولی مشارکت کننده اصلی در ساخت و بهره برداری آن فقط بدنبال افزایش اخذ عوارض و کسب سوداست.خط آهن سریع تهران _تبریز در خاوران به حال خود رها شده و عملا اثربخشی خود را بدلیل عدم اتصال به ایستگاه خطوط خط آهن مرکزی آذربایجان از دست داده است.از وزارت نیرو خبر می رسد وضعیت برق و انرژی در منطقه آذربایجان بسیار نگران کننده است.در کشور ۱۶ شرکت برق منطقه ای فعالند که در سال ۵۷ برق منطقه ای آذربایجان نگین برق های منطقه ای ایران لقب گرفته بود و رتبه اول کشوری را داشت.یرق،منطقه ای آذربایجان با نیروی انسانی متخصص و جذب دانش آموختگان مهندسی برق دانشگاه تبریز رتبه اول کشور را در مهندسی،نوسازی،نجهیز،و بکارگیری تاسیسات داشت.الان رتبه بندی ۱۶ برق منطقه ای کشور نشان می دهد رتبه برق آذربایجان از اولی به آخری افول کرده است.شرکتهای برق منطقه ای را معمولا از دو نظر ارزیابی،می کنند .ارزیابی اول از نظر قدرت مهندسی است،که متاسفانه در رده بندی سال ۱۴۰۱ رتبه مهندسی برق آذربایجان ۱۶ بود.در رتبه بندی از نظر ایمنی و حوادث نیز رتبه شرکت برق منطقه ای آذربایجان ۱۴ شده است.ما کجاییم.چه کسانی ما را به این روز انداخته اند .عقلای قوم ما کجایند….
افول آذربابجان را در رده های توسعه تا کی باید نزولی ببینیم.اخیرا نیز دکتر مالک رحمتی استاندار تازه نفس و تلاشگرمان ،در نشست برنامه تحولی انرژی از نبود همت ملی و محلی برای احداث نیروگاه جدید در آذربایجان شرقی،گله کرده و گفته است که برای تخصیص زمین برای نیروگاه جدید کم کاری شده و باید بخش خصوصی برای جبران کمبود انرژی دست بکار شود و نیروگاه‌های خصوصی تولید برق در منطقه راه اندازی شوند…
در این کم پولی و وانفسای مشکلات عدیده اقتصادی و اجتماعی نیاز به مدیران کارکشته و آزموده داریم که با تعاملات ملی و محلی و با استفاده از اصل انجام عاشقانه کارهای ماندگار با مد نظر قرار دادن مبحث《 مدیریت بی پولی》 کار وتلاش مضاعفی کنند‌.تولید رونق گیرد ،صادرات محصولات و خدمات،سر از خارج در آورند به بازارهای جهانی راه یابند ،تحریم ها با تدبیر برداشته شود و ارز بیشتر وارد منطقه گردد.《و قص علی هذا》مع الوصف برای جبران عقب افتادن ها یا عقب ماندگیها و یا عقب ماندنها، باید همه دست اندرکاران در حوزه های مختلف کاری و در امور اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی و زیست محیطی متحد و هماهنگ پیش بروندو قدرت چانه زنی،خود را با نظم و انضباط و هماهنگی در سطح ملی،بالا ببرند.موردی که اخیرا در یکی از نشست های اختصاصی خانه توسعه آذربایجان برای اولین بار از سوی یکی از استانداران معاصر مطرح شد عمق فاجعه و کم کاری و خود شیرینی و ماندن در مدیریتهای استانی را از سوی مدیران کوتوله و نوک بینی بین نشان داد و موجب ناراحتی و شگفتی همه حضار گردید.موضوع از این قرار بود که قبل از کرونا گروه کاری مجمع مشورتی آذربایجان در تهران با تلاش حاج آقا آل هاشم ،مهندس صادق بناب،مهندس میر طاهر موسوی ، و جمعی ازوزرای سابق و دوستداران رشد و ترقی منطقه آذربایجان در تهران تشکیل شده است که متاسفانه بدلیل کرونا جلسات اش برگزار نشد و آن شالله با مساعی این عزیزان و شخص جناب دکتر رحمتی استاندار جوان سخت کوش ما و سایر استانداران منطقه مجددا فعال گردد.گروهی در این مجمع بدنبال سخنان مهندس رضا رحمانی که گفته بود هر کس در آذربایجان بدنبال ایحاد یک کارخانه صنعتی است در مراجعه برای اخذ انشعاب مورد نیاز مسئولان برق می گویند که متاسفانه کمبود برق داریم . واگذاری انشعاب با آمپر بالا امکان پذیر نیست.لذا عده ای از اعضا این گروه به اتفاق مهندس حمید چیت چیان به دیدار مهندس اردکانیان وزیر وقت نیرو می روند و مشکلات کمبود برق را مطرح می کنند وزیر وقت نیرو چه،جواب معناداری به حضار می‌دهد.وزیر وقت می گوید《حاج حمید آقا چیت چیان شما که تبریزی هستید و مدتهای،مدید در سمتهای مختلف پارلمانی و ملی و وزارت نیرو بودند.از فرسودگی و کمبود برق آذربایجان مطلع نبودید چرا وقتی وزیر نیرو بودی برای برق سرزمین مادریتان کاری نکرده اید. و الان سراغ کسی دیگر را می گیرید….که مهندس،چیت چیان در کمال شرمندگی می گوید :مدیران برق وقت آذربایجان فرسودگی تجهیزات و کمبود برق را به من وزیر نیرو نگفتند و این کمبود های واقعی را بی عرضه هااز من کتمان می کردند.واویلاست ….
متاسفانه ما نتوانستیم از نیروهای ملی خود در اخذ اعتبارات و رفع کمبودها و یا ایجاد تاسیسات و تجهیزات جدید لازم بهره گیریم .مثال زنده آن نیز سکانداری دو مرندی در یکه تازی سالهای مدید در وزارت خانه های صنایع و کشاورزی بود که نه تنها در مرند و سواحل ارس،که آنموقع در محدوه شهرستان مرند قرار داشت ،کاری درست حسابی نکردنددر سایر مناطق آذربایجان نیز کار های احداث وگسترش صنایع،بویژه از محل اعتبارات دولتی چندان کار چشمگیری صورت نگرفته است که بررسی همه جانبه این امر مستلزم تحقیقات میدانی و آماری است. ولی به جرات می توان گفت: هم اکنون هزاران پروژه نیمه تمام در نقاط مختلف آذربایجان به حال خود رها شده است‌.که برای اتمام ِآنها نیازمند هزاران میلیارد تومان اعتبار ملی است.کاهش سهم جمعیتی ،مهاجر فرستی،شکل گیری پدیده حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ منطقه از جمله تبریز،ارومیه،زنجان،اردبیل،مراغه،مرند،خوی،پارس آباد،میانه،اهر،،رتبه دو رقمی منطقه در شاخص های توسعه انسانی،و نرخ بیسوادی،پایین بودن متوسط در آمد ساکنان شهری و روستایی، همینطور میزان تولید سرانه،تنزل سهم اقتصاد منطقه از میانگین کشوری،کاهش نرخ مشارکت عمومی در طرح های عمومی،نبود پیوند ارگانیک میان مراکز اصلی و کانون های توسعه،ضعف سازماندهی و هماهنگی بخشی بین دستگاههای دولتی و خصوصی،عدم توازن بخشی ومنطقه ای ، عدم توجه به الزامات زیست محیطی، تشدید فعالیت معادن و صنایع آلاینده با وجود خام فروشی و یا انتقال فرآوردهای معدنی بدون بهره مندی بیشتر منطقه ،همه و همه لزوم توجه ملی و محلی با حاکم شدن مدیران قوی و علمی و تقویت بدنه کارشناسی در دستگاههای دولتی را به همه ماگوشزد می نماید.
با این حال توسعه در آذربایجان ما به کندی پیش می رود و بقول هفته نامه وقت حيدر بابا غوغا در کویر و در مناطق مرکزی و سکون در شمال غرب کشور مشهود است‌. باید تدابیر هوشمندانه اتخاذ گردد تابا همدلی و هماهنگی و برنامه و نقشه راه و با مد نظر قراردادن اسناد تدبیر و آمایش سرزمین، و با مدیرانی کارکشته و ماهر با همدلی همه نیروهای سیاسی ، مذهبی ،اقتصادی ، فرهنگی و مدد نخبگان به پیش رویم و در توسعه زیربنایی و متوازن و در حد و قواره آذربایجان از جان و دل مایه بگذاریم.تا برای نسل حال و آینده جوابی قانع کننده در توسعه زیرساخت های منطقه وفراهم آوردن رفاه نسبی برای آنها داشته باشیم و آنها در دیدن پیشرفت مناطق کویری و مرکزی کشور و مقایسه آن با منطقه زیستی خود ،دچار یاس و ناامیدی و سرافکنده گی نباشند.
●محمد فرج پور باسمنجی
●عضو انجمن جامعه شناسی ایران

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.