مشروطیت و خواسته های امروز تبریز

در سنت تاریخی،هدف و فلسفه ی تمام‌جنبش ها،اصلاح امور و هموار کردن مسیر زندگی و آسایش روحی و مادی مردمی بوده است که در آن موقعیت جغرافیایی و تاریخی می زیسته و در فکر نسل های آینده بوده اند..زمانی برای محافظت از موقعیت خاص سرزمینی، و در برهه ای از تاریخ برای صیانت از ارزشهایی چون،ایمان،آزادی،ناموس،هویت ملی و مذهبی ،مبارزانی از میان همان مردمان بپا خاسته و با استعمار خارجی و استبداد داخلی مبارزه کرده ، وظیفه ی میهنی ،وجدانی و دینی خود را به انجام‌رسانده اند تا همنو عان‌دیگرشان در آسایش باشند.
مسیر رهایی ایران عزیز از دست استبداد و استعمار ،همواره شاهد همراهی مردمانی از این سرزمین بوده است که علی رغم رنج‌های بسیار،موهبت های چندانی نصیبشان نشده است و این بخش اندوهناک تاریخ ایران عزیز است.
جنبش مشروطه از مواردی است که تاریخ نویسان داخل و خارج بدان‌پرداخته و هر سال در سالگرد آن مطلب می نویسند و نشست تشکیل میدهند.نقش تبریز و آذربایجان در تحمل سختیهای آن‌جنبش و به ثمر رساندنش ،گواه همیشگی تاریخ و تاج‌افتخار شرافت اجداد پر افتخار مان بوده و هست.برای درک عظمت کاری که تبریز و آذربایجان در آن‌دوره حساس کردند، کافی است یک بار دیگر کتاب هایی همچون‌《نامه هایی از تبربز در زمان‌مشروطه ،تالیف ادوارد براون و حکومت وحشت در تبریز ،تالیف همین نویسنده》را مرور و عمق رشادت های آن‌دوره را دیگر بار لمس کنیم.در آن‌دوره تبریزی ها با سلاح ایمان و بصیرت فتته های محمد علی شاهی را با ایستادن در کنار علما ی آزادی خواه و روشنفکران وطن‌دوست،برهم‌زدند و درس تاریخی به اجانب روس و مستبدان داخلی دادند.یاد همه مبارزان و زنان و مردان آن دوره همیشه ماندگار است..اما وجه دیگر موضوع که برخورداری از نتایج حرکت در جهت آسایش بهتر مردم است ،لا اقل برای آذربایجان قابل توجه نبوده و در مقطعی همچون‌دوره پهلوی اول حتی ناجوانمردانه و بی توجه بوده است.این مردم در همه ی شرایط سخت دین‌و میهن و در دوره معاصر در دفاع مقدس هشت ساله،در صف اول حاضر و جانفشانی کرده اند.لکن امروزه آمار ها بیانگر فاصله معنا دار برخورداری مناطق ما نسبت به نقاط مرکزی کشور است.در یکی از سفرها به استان خوزستان پیر مرد دزفولی برایم‌گفت که در ایران‌ همیشه زحمت انقلاب با مردم‌ آذربایجان بوده است ولی بهره مندی از نتایج آن‌نصیب خود این‌مردم‌نمیشود چه در جنبش مشروطه و چه در انقلاب اسلامی ۵۷!.و این ها واقعیت های تلخی هستند که نمیتوان‌از کنارشان‌به راحتی عبور کرد و فرصت کوتاه این‌یادداشت اجازه آن‌را نمی دهد.امسال نیز بی شک ۱۴ مرداد و سالگرد صدور فرمان‌مشروطه را گرامی خواهیم داشت وپیشنهاد نام‌گذاری این‌روز بنام《روز تبریز》را در تقویم کشور تکرار میکنیم.از طرفی .بجاست که امسال در سالگرد مشروطیت در کنار یاد آوری حماسه سازان تبریز در آن‌جنبش ،خواسته های بحق فرزندان همان مبارزان ایران دوست مشروطه را برای آذر بایجان یاد آور شویم که همان رفاه و آسایش زندگی مردمان این‌دیار بوده است.امروز حل مشکلات سر راه آذر بایجان عزیز را به جد مطالبه کنیم.ابر چالش هایی چون‌ مرگ دریا چه ی ارومیه را که به استناد شواهد راه حل داخلی داشته و عزم ملی را می طلبد، بالاتفاق خواستار شویم.محرومیت های آذر بایجان سر افراز در مقابل رشادت هایش برای ایران،غیر قابل تصور است.با نگاهی به تاریخ نزدیکمان،هدف ها را دوباره مرور کنبم.امروز آذربایجان عزیز این《 سر ایران》،در اثر کم لطفی مرکز نشینانی که حافظه تاریخیشان کند شده است،با معضلات مهم و حیاتی دست و پنجه نرم میکند.فرستادگان مان‌به پارلمان کار چندانی نکردند ،
علما و اهل قلم و رسانه با اتحاد، این مطالبه ها را بیان‌کنند .باور کنیم‌که امروز حل چالش هایی همچون‌دریاچه ارومیه کم‌از حضور در سنگر های مشروطه و دفاع مقدس نیست.

 تبریز
به قلم:محمد باقر واصلی باسمنج
Vaseli.p.law

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.