گزارش تکان‌دهنده از زنان و مردانی که در زمستان سخت پناهی ندارند

دختر، بیمار ترنس است. نه گرمخانه راهش می‌دهند نه سرپناه شبانه چون هویت جسمش بلاتکلیف است. بارها پشت در گرمخانه‌ها التماس کرده و اشک ریزان از تحقیر و توهین‌های رکیکی که نثارش شده، دوباره به کوچه‌های سرد برگشته. حالا هم که سطل‌های زباله خیابان سر ناسازگاری گذاشته‌اند؛ خالی‌تر از همیشه.
ماموری در کار نیست. یک ماشین ون فوریت‌های اجتماعی شهرداری آمده و نزدیک میدان شوش، جلوی بساط کارتن‌خواب‌ها توقف کرده و مرد و زن، از وحشت ترک اجباری، پا گذاشته‌اند به فرار.
شمال میدان شوش، دو اتوبوس شرکت واحد، تبدیل شده به گرمخانه سیار. هر کارتن‌خوابی که می‌آید پشت در اتوبوس‌ها، مددکاراجتماعی اسمش را می‌پرسد و یادآوری می‌کند که مصرف مواد و سیگار و دعوا داخل اتوبوس ممنوع است. مددکار می‌گوید هر فرد بی‌خانمانی می‌تواند تا ۵ و نیم بامداد، داخل اتوبوس‌ها بماند و استراحت کند. موتور اتوبوس‌ها روشن است تا بخاری اتوبوس هم روشن باشد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.