کشورها از مجموع تعدادی ایالت و استان تشکیل می گردد که بصورت متمرکز مثل ایران فعلی و یا نیمه متمرکز و یا غیرمتمرکز مثل اغلب قریب به اتفاق کشورهای توسعه یافته دنیا خصوصا کاپتالیستی مثل آلمان، آمریکا، کانادا، سوئیس و سوسیالیستی مثل روسیه و چین و نوع اسلامی مثل مالزی و سنگاپور بدون توهم و دلهره اداره و مسیر توسعه متوازن را طی میکنند هر روز با سرعت بیشتر به سوی تمرکز زدائی حداکثری درحرکتند در ایران قبل کودتای انگلیسی رضا خان نیز کشور همیشه به صورت غیرمتمرکز و ایالتی اداره گردیده بود و در قانون اساسی مشروطه نیز به اداره ایالتی ولایتی تاکید شد لیکن حاکمیت های یکصد سال بعد به دلایل واهی از اجرای آن سرباز زدند و متاسفانه بر خلاف شعارها و چشم پوشی از واقعیتها هر روز بیشتر به تمرکزگرائی روی آوردند. مطالعات تطبیقی اینجانب روی ساختار اداره ۴۰ کشور توسعه یافته و در حال توسعه در سالهای ۱۳۷۰ -۱۳۶۹ که به صورت چهار جلدی با عنوان طرح پیشنهادی” اصلاح ساختار اداره نظام جمهوری اسلامی ایران” در اختیار شورای عالی اداری کشور و مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری قرار گرفت بر این نکته تاکید داشت که “در جهان کشوری دموکراتیک و توسعه یافته یافت نمی شود که سیستم اداره اش غیرمتمرکز نباشد”
البته موضوع مهم دیگر در توسعه مناطق و کشور کارآمدی حاصل ویژگی ها، توان و شایستگی استانداران و فرمانداران میباشد که سالهاست در پس گرد و خاک سیاسی بازی های جناحی و گروهی گم میشود و این ضعف در اداره مناطق حاشیه ای کشور محسوس تر و در نتیجه عمق تفاوت توسعه مرکز و پیرامون هر روز بیشتر می شود که البته با در نظر گرفتن حرکتهای مهاجرتی جمعیتی و مشکلات واگرائی پیرامون برای کل کشور نیز قطعا مشکل زاست.
بدیهی است در عدم توسعه پیرامون میزان اختیارات ناکافی ناشی از سیستم متمرکز و عدم اجرای قوانین نیز موثر است اما شخصیت و جسارت، شایستگی و توانائی های فردی منصوبین استانداری و یا فرمانداری درموفقیت برنامه ها غیر قابل انکار است خصوصا اینکه عزل و نصب تشویق و تنبیه روسای اجرایی تمامی دستگاهها در سیستم فعلی از مرکز صورت می گیرد و آنها هیچ الزام ساختاری به همراهی و جوابگوئی به استاندار و فرماندار ندارند و لذا مقبولیت،توانائی همراه سازی وکاریزمای خاص فرد منتخب استانداری و فرمانداری اهمیت صد چندان پیدا می کند با توجه به عقب ماندگی و یا عقب نگه داشتگی های تاریخی آذربایجان در این یکصد ساله اخیر و تجارب کم توفیق در انتخاب استانداران و خصوصا فرمانداران کارآمد امید است با تغییر روند از توافقی جناحی و یا دستوری مرسوم و معمول، دایره تنگ و بسته انتخاب را شکسته و به جای تسهیم سهم، کل پتانسیل موجود منطقه را جهت گزینش و انتخاب گزینه در حد و شان و نیاز مورد ملاحظه و سنجش قرار دهند که در این بین چگونگی سنجش کارآمدی در انتخاب با شاخص ها و مدل سنجش دارای اهمیت ویژه در امر انتخاب و انتصاب خواهد بود. درشکل مصطلح و مرسوم تنها سواد، سن، سابقه کار، احکام سازمانی مرتبط و غیرمرتبط طرح و مد نظر قرارمیگیرد که نمی تواند نشانگر و معیار کافی و کاملی برای کارآمدی باشد طبق مطالعات و بررسی های صورت گرفته از بین صدها شاخص و نشانگرمربوط سنجش و ارزش گذاری به جمعبندی ۲۵ موردی از شاخص ها با ویژگی های اکتسابی و ذاتی شخصیتی و دارای نشانگر قابل سنجش برای احصاء شایستگی مورد جمعبندی قرار گرفته و بعنوان نمونه جهت روشنگری افکار عمومی و ابزارمطالبه گری بصورت ذیل تقدیم محضر فعالان و تشکلات دلسوز مردم و منطقه و نهادها و اشخاص موثر دولتی و حکومتی می گردد که با دادن ضرایب به هر مورد با مجموع صد امتیاز و دادن امتیاز بر همین اساس به هر گزینه می توان رتبه هر فرد را از لحاظ اولویت رده بندی نمود البته باید در نظر بگیریم منطقه و استان تحمل دوره ای دیگری از پسرفت و یا رکود را قطعا نخواهد داشت موج مهاجرت و واگرایی آغاز شده از دهه های گذشته قطعا سیل آسا تبعات غیر قابل جبران در منطقه و کشور ایجاد کرده و یقه تمامیت خواهان مرکزگرا را نیز خواهد گرفت امید است یادداشت و مدل مورد ارائه کاربرد عملی عام و مفید و موثری برای تجربه دوره کارآمد در اداره استان و شهرستانها داشته باشد
معیارها یا نشانگرهای ارزیابی برای انتخاب استاندار کارآمد از بین گزینه ها و کاندیداها ؛
۱- رشته های مدیریت ، صنایع ، علوم سیاسی و اجتماعی و موثر
۲- فوق لیسانس و بالاتر
۳- دارای تجربه برنامه ریزی ، اجرایی یا تعاملی در سطح ملی
۴- داشتن چند نمونه تفکر خلاق موفق اجرایی ملی یا منطقه ای
۵- ارائه برنامه توسعه چهارساله متناسب ومرتبط با استان
۶- توان تعامل با نماینده گان استان، شورای شهر و مسئولین ملی
۷- کاریزمای ضروری مدیریت استانی
۸- داشتن اطلاعات از مدل اداره مناطق در کشورهای توسعه یافته
۹- داشتن و معرفی لیست تیم قوی اداره استان
۱۰- توان ارتباط جذب فعالان و سرمایه گذاران داخلی و خارجی
۱۱- توان ایجاد دیپلماسی منطقه ای و بین المللی
۱۲- احیاء استفاده شبکه صاحبنظران (مجامع تعامل توسعه)
۱۳- بومی بودن و شناخت از مطالبات منطقه و SWOT
۱۴- شناخت و برنامه استفاده از مکانیزم شورای توسعه منطقه دو
۱۵- داشتن تعصب و دغدغه توسعه منطقه ای
۱۶- داشتن مکانیزم کنترل زمانی عملیات و اراده و توان اصلاح ان
۱۷- التزام عملی به عدالت و اجرای اصول قانون اساس در استان
۱۸- نشست های فصلی همراه تیم با رسانه ها و صاحبنظران و فعالان
۱۹- جسارت تصمیم و ابلاغ و اجراء و اصلاح برنامه های اداره استان
۲۰- باور به تعهد عملی سازی با توجه به پذیرش مسئولیت شرایط
۲۱- شهرت به پاکدستی فساد ستیزی شایسته مداری عزت نفس
۲۲- اعتقاد به کار پژوهشی ، کارشناسی و علمی در همه موارد
۲۳- تواضع انتقاد پذیری اخذ مشاوره و کار تیمی
۲۴- اعتقاد قلبی به گفتمان و رویکرد دولت چهاردهم مورد مصوب مردم
۲۵- داشتن توان جسمی روحی لازم برای تحمل فشار کاری استان
پژوهشگر و کنشگر توسعه – جواد نیکبخت