از قرنها پیش، دول استعمارگر غربی با کوفتن بر طبل نفاق و ایجاد اختلاف بین مسلمانان به بهانههای مختلف، از اتحاد آنها ممانعت به عمل میآوردند چرا که به خوبی میدانستند این اتحاد میتواند همچون سدی مقاوم در برابر سیل استعمار و استثمار آنها بایستد. از جمله عواملی که دشمنان اسلام و مسلمانان و مخصوصا غربیها از آن سوءاستفاده میکردند انگشت گذاشتن بر تفاوتهای مذهبی و بزرگنمایی آنها بود به طوریکه در برهههای زمانی مختلف و متعددی در جغرافیای اسلام، خونهای زیادی از مسلمانان بر زمین ریخته است که بسیاری از آنان با تحریک غربیها صورت گرفته است.
سیاست ناجوانمردانهی تفرقه بیانداز و حکومت کن، هر چند منسوب به انگلیسیهاست ولی بازخوانی تاریخ نشان میدهد که این سیاست منحوس سیاست کلی تمام کشورهای غربی استعامارگر و استثمارگر بوده است.
با این حال در طول تاریخ بودند اندیشمندان مسلمانی که این سیاست غربیها را فهمیده بودند و تلاش میکردند تا با ایجاد اتحاد و همگرایی بین مسلمانان از آسیبهای بسیاری که ناشی از تشتت مسلمین بود جلوگیری کنند. هر چند همیشه و همواره، تعداد سادهلوحانی که از دین همچون سلاحی برای کشتار برادران دینی خود بهره میبردند زیاد بود.
در این میان غربیها بیشترین تمرکز را بر روی دو مذهب بزرگ اسلام که بیشترین محبوبیت و مرید را داشتند گذاشته بودند. شیعه و سنی دو مذهبی بودند که بیشترین پیروان را داشتند و اتحاد این دو مذهب میتوانست برای غربیها سنگین تمام شود.
با فرا رسیدن قرن بیستم، صدای عالمانی که رنج مسلمانان از استعمار عاصیشان کده بود بیشتر و بیشتر میشد. مظاهر قرن بیستم سهولت سفر را برای این عالمان آسان ساخته بود و میتوانستند برای رایزنی، به کشورها و منطقههای مختلف مسلماننشین بروند و با بزرگان آنها به گفتگو بنشینند. این گفتگوها با نشر کتابهای روشنگر ادغام شده بود.
عالمان و فیلسوفان دینی همچون سید جمال الدین اسدآبادی و محمود شلتوت و محمدحسین کاشف الغطا در کشورهای مختلف و تقریبا به طور همزمان با تئوریزه کردن همگرایی مسلمانان در مقابل واگرایی آنان، هر کدام به طور جداگانه حرکتی را آغاز کردند تا از نفاق بین مسلمانان جلوگیری کنند.
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران که انقلاب محرومان و مستضعفان بود و وجههای دینی داشت و در عین حال از نگاهی جهانی برخوردار بود، زمینه برای همگرایی مسلمانان بیشتر شد و سرعت زیادتری گرفت. هر چند این حرکت از قبل از به پیروزی رسیدن انقلاب آغاز شده بود چرا که رهبران انقلاب به خوبی فهمیده بودند که از بین بردن نفاق مخصوصا میان پیروان شیعه و سنی از اهمیت بسیاری برخوردار است. درک همین اهمیت بود که باعث شده بود حتی قبل از پیروزی انقلاب آیتالله خامنهای که در آن دوران از مبارزین سرشناس انقلابی بودند، زمانی که در تبعید بودند با عالمان سنی نشست و برخواست کردهو به مراوده بپردازند و اتفاقا در همان دوران ایشان پیشنهاد میکنند که حد فاصل دو روایت از ولادت پیامبر اکرم که بین شیعه و سنی است، به عنوان نشانهی اتحاد شیعه و سنی، توسط مسلمانان شیعه و سنی جشن گرفته شود.
با پیروزی انقلاب چنانکه گفته شد این ایدهی همگرایی شدت بیشتری یافت. بنیانگذار انقلاب آیتالله خمینی با درک اهمیت والای این مسئله در همان گام اول با فرستادن هیاتی به بلوچستان سعی در تحکیم روابط بین شیعیان و سنیها کردند. کسی که توسط ایشان حکم گرفت و در راس این هیات به این سفر رفت آیتالله خامنهای بود که قبل از اقلاب نیز مراوداتی با اهالی سنی مذهب جنوب شرق ایران داشتند.
با فرارسیدن سال ۱۳۶۰ و در حالی که ایران انقلابی درگیر جنگ تحمیلی از سوی عراق شده بود، آیتالله منتظری طی نامهای به وزیر ارشاد اسلامی ان دوران یعنی آقای عبدالمجید معادیخواه پیشنهاد دادند که حد فاصل دو روایت شعیه و سنی از میلاد باسعادت پیامبر مهربانیها، تحت عنوان هفتهی وحدت معرفی گردد. آیتالله خمینی این پیشنهاد را تائید نمودند و از آن پس از ۱۲ ربیعالاول تا ۱۷ ربیعالاول به عنوان هفتهی وحدت نامگذاری گردید.
این ایدهی درخشان قرار نبود فقط در حد یک نامگذاری ساده بماند. در سال ۱۳۶۵ بر اساس سیاست راهبردی ایران اسلامی اولین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی در تهران برگزار شد. به این کنفرانس شخصیتها و علمای دین اسلام از کشورهای مختلف دعوت شدند. این کنفرانس ۴ دوره برگزار گردید و بعد با دستور آیتالله خامنهای در سال ۱۳۶۹ مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی تاسیس شد تا علاوه بر برگزاری کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی با فعالیت در زمینههای دیگر، به صورت منسجمتر به ایدهی اتفاق مسلمین در مقابل نفاق بپردازد.
مجمع تقریب مذاهب اسلامی در کنار اهداف عالیهی خود که مهمترین آن احیا و گسترش فرهنگ و معارف اسلامی، تفاهم بیشتر بین علمای اسلام و بسط اندیشهی تقریب و همگرایی میان مسلمانان و زدودن بدبینیها و شبهات میان پیروان مذاهب اسلامی است، فعالیتهای عدیدهی دیگری نیز دارد که نشر کتابها و تولید محتوای متنی و غیرمتنی و راهاندازی دانشگاههای اسلامی و… جز آنهاست.