تاریخ : چهارشنبه, ۲۸ شهریور , ۱۴۰۳ Wednesday, 18 September , 2024
3
به مناسبت کودتای ۲۸ مرداد

روزی که آمریکا شاه را برگرداند!

  • کد خبر : 15033
  • ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ - ۷:۲۵
روزی که آمریکا شاه را برگرداند!

دشمنی آمریکا تاریخی طولانی دارد ولی ماجرا ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ روزی است که دم خروس بیرون زد آمریکا علنا وارد معرکه شد و نشان داد که به خاطر منافع‌اش حاضر است تا چه اندازه در امور داخلی ایران دخالت کند. ماجرای کودتای ۲۸ مرداد، برگی در تاریخ ایران است که می‌توان آن را برای […]

دشمنی آمریکا تاریخی طولانی دارد ولی ماجرا ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ روزی است که دم خروس بیرون زد آمریکا علنا وارد معرکه شد و نشان داد که به خاطر منافع‌اش حاضر است تا چه اندازه در امور داخلی ایران دخالت کند.

ماجرای کودتای ۲۸ مرداد، برگی در تاریخ ایران است که می‌توان آن را برای هر کسی که کوچکترین شکی در دشمنی آمریکا با مردم ایران دارد، ارائه کرد تا به یقین برسد.

این کودتا از آن جهت اهمیت دارد که اگر اتفاق نمی‌افتاد و اگر شاه که از ایران فراری شده بود بعد از آن به ایران برنمی‌گشت، شاید تاریخ ایران طور دیگری رقم می‌خورد. اگر مصدق سرنگون نمی‌‌شد و سلطه‌ی پهلوی به لطف آمریکایی‌ها، سی سال دیگر ادامه نمی‌یافت، شاید امروز با ایرانی متفاوت مواجه بودیم. به هر حال تمام این شایدها، اتفاق نیفتادند و کودتایی که به حق آن را می‌توان آمریکایی نامید به وقوع پیوست و تمام زحمات مصدق و یارانش بر باد رفت. بازخوانی کوتاهی از این واقعه می‌تواند روشنگر بسیاری چیزها باشد که مهم‌ترین آن‌ها همان‌طور که اشاره شد، دخالت مستقیم آمریکا در ماجرای سقوط مصدق و سرکوب مردم ایران بوده است.

سال ۱۳۲۸ بود که جبهه‌ی ملی در سپهر سیاسی ایران سربرآورد. پایه و ستون این جبهه‌ی سیاسی کسی نبود

جز محمد مصدق سیاست‌مدار کهنه‌کار ایران. مصدق در طول دوران پرفراز و نشیب حضورش در عرصه‌ی سیاست دو خصوصیت اصلی را از خود بروز داده بود. اول این‌که او با حضور بیگانگان و دخالت آن‌ها در امور داخلی ایران به شدت مخالف بود و برای همین می‌توان او را نمود عالی ملی‌گرایی نامید. از طرف دیگر او دشمنی خاصی با خاندان پهلوی‌ها داشت. سال ۱۳۲۲ او به خاطر مخالفت‌اش با رضا شاه پهلوی به تبعید محکوم شده بود. جبهه‌ی ملی نوبنیاد از پتانسیل‌های سیاسی اجتماعی متنوعی بهره می‌برد و همین امر دلیل بر قدرت آن بود. در این جبهه علاوه بر ملی‌گراهایی هم‌چون مصدق، سوسیالیست‌هایی که وابستگی‌ای به حزب توده نداشتند و یا اگر روزگاری توده‌ای بودند از آن جدا شده بودند، نمایندگان اقشار مذهبی‌ای که سردمدار آنان در آن روزگار آیت‌الله کاشانی بود و خان‌ها و بزرگ‌زادگانی مثل خوانین قشقایی، یا مستقیما عضو جبهه‌ی ملی بودند و یا از آن حمایت می‌کردند. به هر حال، به‌واسطه‌ی همین پتانسیل عظیم که محبوبیت اجتماعی را در میان اقشار مختلف مردم را نیز در پی داشت، جبهه‌ی ملی از همان ابتدای تاسیس و ظهورش، مایه‌ی ترس و نگرانی محمدرضا پهلوی جوان بود.

هر چند از همان ابتدای ظهور جبهه‌ی ملی دولت‌های متخاصمی چون انگلیس و آمریکا و حتی شوروی که منافع

بسیاری در ایران داشتند احساس خطر کرده بودند ولی ماجرای ملی شدن صنعت نفت برای آن‌ها عملا در حکم اعلان جنگ بود. در آن روزگار که سیاست‌مداران ایرانی با گرایش به قدرت‌های استعماری مثل انگلیس و شوروی و آمریکا، با فروش منافع ایران به این کشورها جیب خود را از ثروت پر می‌کردند، مصدق طرحی را در مجلس به تصویب رسانده بود که هیچ قراردادی در مورد صنعت نفت بدون توصیب مجلس نمی‌تواند صورت بگیرد و چون مجلس عملا در دست جبهه‌ی ملی بود این قانون عملا نفت را از دسترس بیگانگان دور می‌کرد. اصرار‌های مصدق و یارانش بالاخره قانون ملی شدن صنعت نفت را در پی داشت و متعاقب همین قانون، در پی محبوبیت بسیار زیاد مصدق در میان مردم، شاه مجبور شد نخست‌وزیری مصدق را بپذیرد.

در دست گرفتن دولت توسط مصدق و تشکیل کابینه‌ای تقریبا یک‌دست این امکان را به وجود می‌آورد که بتوانند علیرغم تمام فشارهای داخلی و خارجی، قانون ملی شدن صنعت نفت را به ارا بگذارند و خود مصدق هم هدف اصلی دولتش را همین امر اعلام کرده بود و به وعده‌اش هم علیرغم تمام مشکلات عمل کرد. انگلیس سریع از سر ناچاری به دیوان لاهه شکایت نمود که مصدق شخصا در این دادگاه حضور یافت و از حق ملی ایران و ایرانیان دفاع کرد. این اتفاق مهم‌ترین دلیل بود برای انگلیسی‌ها که آمریکایی‌ها را برای از قدرت انداختن مصدق با خود همراه سازند. تلاش آن‌ها برای ساقط کردن دولت مصدق تا جایی پیش رفته بود که حتی تصمیم داشتند که اگر شاه به دلیل ترس از مصدق با آن‌ها همراهی نکرد خود او را نیز از سلطنت کنار بگذارند. بالاخره تهدید‌های آن‌ها کارگر افتاد و شاه قبول کرد به شرط اینکه خودش به صورت عملی و علنی در کودتا نقشی نداشته باشد. رهبری این کودتا را کرومیت روزولت مستقیما عهده‌دار شد و در نهایت با استفاده از ابزار تفرقه بیفکن و حکومت کن، هواداران مصدق را از او دور ساختند و با استفاده از مهره‌های سیاسی در بدنه‌ی حکومت ایران و لات‌های کوچه و بازار مثل شعبان جعفری، طی یک کودتای ناجوانمردانه، دولت مصدق را ساقط کردند. مصدق دستگیر و به احمدآباد تبعید شد تا بقیه‌ی عمر خود را در تنهایی و انزوای ناشی از تبعید سپری کند و یاران او بعد از دستگیری یا به اعدام و یا به حبس‌های طویل‌المدت محکوم شدند و بدین طریق، داستان کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ به پایان تلخی رسید.

 

لینک کوتاه : https://faslnews.com/?p=15033

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.