دولت های پس از انقلاب و بی توجهی به شاخص های آبادانی کهن شهر تبریز

۱/ تبریز چهارمین شهر بزرگ جهان در عهد صفوی،مهمترین شهر کشور تا اواسط قاجار،و بزرگترین کانون صنعت و تجارت و اقتصاد ایران در قرن گذشته با ۹ بار پایتختی محلی و ملی  و محل شکل گیری اولین های تمدن و نشانه های پیشرفت و نمادهای توسعه از مدرسه تا بلدیه در قرن جدید شمسی، امروزه حال و روز خوشی ندارد.علت العلل این بی توجهی ها بیشتر از آنکه از مردم نجیب و متمدن آن باشد ریشه در توزیع ناعادلانه اعتبارات مللی،افول مردان تاثیر گذار آن در سطوح ملی و بی رغبتی دولتی ها بدلیل مرزی و دو زبانه بودن،و عملکرد ضعیف نمایندگان و مدیران دولتی و سکانداران غیر بومی اکثر دستگاههای تصمیم گیر وووو فهرست بلند بالایی از این مسائل ریز و درشت است که به تحقیقات میدانی و آکادمیک نیاز دارد و نویسنده از تفصیل و توضیح بیشتر عاجز است.

۲/ یکی از دستگاههای دولتی که در توسعه کلانشهر ها دخالت دارد ادارات کل راه و شهر سازی است.متاسفانه آمارها نشان میدهد عملکرد راه و شهرسازی استان قابل قبول نیست که در یاداشتی مفصل با کمک خود کارشناسان دستگاه مربوطه و همکاران کارشناس رسمی دادگستری شاغل به این معضلات در آن خواهم پرداخت. در برخی رتبه ها و عملکرد ها،راه و شهر سازی استان رتبه های دو رقمی و غیر قبولی دارد.مثلا در سهم خود در کمک به باز سازی بافت های فرسوده و حاشیه نشینی تبریز بسیار ناتوان عمل می کند،درطراحی  کریدورهای شاهراهی و کمربندی های حاشیه شهرهای بزرگ استان از جمله تبریز، مراغه، مرند و اهر ضعیف بوده و بدنه نحیف کارشناسی آن در اخذ اعتبارات ملی با طرح های قوی کارشناسی ناکام مانده و خسارتهای جبران ناپذیری را ببار آورده اند.اخیرا بانک مرکزی تبریز و آذربایجان شرقی را در تورم قیمت مسکن رتبه اول اعلام کرد و در طرح ملی ساخت مسکن استان نیز موفق نبوده و پروژهای آخر باغمیشه آن از لحاظ فنی و مهندسی اشکال عمده داشته و ساخت آنها متوقف شده است.از سوی دیگر کارشناسان خبره گفته اند راه و شهر سازی آذربایجان شرقی در تکمیل طرح احداث اداره کل خود که از سال ۹۳ در زمین رایگان و غیر مرغوب جاده فتح آباد مشرف به جاده باسمنج زمین گیر شده و ناتوان از ساخت اداره کل خود بوده چطور می خواهد برای مردم نیازمند مسکن بسازد.از سوی دیگر مشاهده میدانی و تحقیق نویسنده این سطور نشان میدهد در سال گذشته برخلاف استانهای دیگر این اداره کل در دریافت قیر و آسفالت رایگان دولتی بسیار ضعیف عمل کرده و حتی یک تن قیر و آسفالت رایگان دولتی دریافت نکرده است که تحقیق و تفحص مجمع نمایندگان و بازرسان استانداری و بازرسی  و ارگانهای نظارتی می تواند زوایای بیشتری از نابسامانی و بی تحرکی این اداره کل را آشکار و مدیران کم کار  آنرا باز خواست نماید.

 

 

۳/ مسئله ی حاشیه نشینی تبریز نیز جای سوال دارد. در همه ی شهر های بزرگ سهم دولت از طریق کمک های وزارت خانه های کشور و راه و شهرسازی و بنیاد مستضعفان تا بالای ۵۰ درصد برآورد شده است و حتی برای سروسامان دادن به حاشیه نشینی مشهد ردیف اعتباری دائمی از اعتبارات ملی ایجاد شده است بنیاد مستضعفان هم با ایجاد دفتر ساماندهی حاشیه نشینی به تزریق اعتبارات حکومتی قابل توجهی به آن کرده است طوری که مهندس فتاح قره باغ رئیس آذربایجانی بنیاد مستضعفان از دوسال پیش با تخصیص اعتبارات میلیاردی به کمک ساماندهی حاشیه نشینی مشهد شتافته است . این در حالیست که طبق امار های رسمی تبریز دومین کلان شهریست که بیشترین حاشیه نشینی را در بین شهرهای بزرگ دارد و بیش از ۴۵۰ هزار نفر در حاشیه های شمال،جنوب و غرب تبریز زندگی سختی در سکونتگاه های غیر رسمی و غیراستاندارد دارد و شهرداری تبریز به تنهایی و بدون اعتبارات ملی و کمک دستگاه های دولتی و حاکمیتی نمی تواند در سروساماندهی به وضعیت حاشیه نشینی این کلانشهر اقدامات موثری داشته باشد.

 

 

۴/ تبریزاروپایی ترین شهر ایران لقب گرفته و با جنب و جوش مردمی در ساخت و سازها و سرمایه گذاری بخش خصوصی  و مدد جستن از ده ها هزار نفر مهندسان سازمان نظام مهندسی ،کانون کارشناسان رسمی دادگستری و پتانسیل های فنی دانشگاه های تبریز دومین شهر برج ساز و بلند مرتبه ساز در کشور معرفی شده است.و از ده برج بلند میهن مان دو برج ان در تبریز ساخته شده است و علاوه بر آن برج تجارت جهانی در آن به کمک پروفسور کمک پناه تبریزی استاد بنام دانشگاه های تهران احداث شده است . با این حال تلاش این مجموعه ها در جای خود ستودنی بوده و با مضاعف کردن تلاش معاونت های شهرسازی و عمرانی و خدماتی شهرداری کلانشهر از سوی مجله ی معتبر سازمان

ملل متحد به عنوان تمیز ترین شهر کشور لقب گرفته که مایه مباهات همه ی ما شهروندان است با این حال با ثبات نسبی در مدیریت شهردار هوشیارما و عوامل دلسوز انتظار می رود روند اجرای پروژه های نیمه تمام در گوشه وکنار این شهر بزرگ روند مطلوبی به خود گیرد.مهندس هوشیار که از بدنه ی شهرداری برخاسته ،و سابقه ی شهردار بودن در مناطق تبریز و تهران را با دکترای عمران دانشکده فنی دانشگاه تبریز در کارنامه خود دارد در این چند ماه با مهارت مهار پتانسیل های منفی شورا و هماهنگی کیاستی روند اداری این کلانشهر را به حال عادی درآورده و ان شاالله بتواند با تکیه بر توانمندی های خود در عمران و آبادانی شهر و دیار خود قدم های بلندی بردارد.

 

 

۵/ چندی پیش پلیس راهور در روزنامه رسمی دولت اعلام کرده که پس از اتوبان تهران_کرج دومین جاده ی پر رفت و امد و ترافیک جاده ای کشور مسیر تبریز_اذرشهر است که روزانه نزدیک به ۱۸۰هزار وسایط نقلیه سبک وسنگین در آن تردد میکند و در واقع این جاده ی پر تردد دروازه ورود و خروج استان های کرد نشین و غرب کشور به تبریز و بالعکس میباشد با این حال سوال افکار عمومی این است که چرا دومین جاده ی مهم مواصلاتی کشور تاکنون به اتوبان یا بزرگراه مناسب و استاندارد تبدیل نشده است و این چه کشوری است که جاده ای با این حجم تردد به بزرگ راه و اتوبان تبدیل نشود و روزانه شاهد تصادفات ناگوار و ترافیک سنگین در نقاط مختلف آن باشیم. ولی در استان های کویری جاده هایی که یک چهارم این تردد روزانه را ندارند به اتوبان و شاهراه تبدیل شوند.اصولا قصور سازمان هایی چون راهداری و راه وشهرسازی را چه کسی پاسخگوست؟ نمایندگان ۲۰ درصدی مناطق آذربایجان در مجلس چه پاسخی در مقابل کم تحرکی خود به مردم دارند راستی این تبعیض ها و عقب ماندگی ها را به حساب کدام دوره از مدیران ملی و محلی و نمایندگان مجلس نوشت؟

 

 

۶/ از جاده ی دوم کشور از نظر حجم تردد یعنی اذرشهر_تبریز بگذریم نگاهی به جاده ی اردبیل_ تبریز خالی از لطف نیست از خروجی گیلان یعنی شهر ساحلی آستارا به استان اردبیل تا ورود آن از شهرستان نیر به سراب جاده دوبانده با روشنایی کامل در مسیر حدود ۱۳۰ کیلومتریست.وقتی از استان اردبیل وارد شهرستان سراب اذربایجان شرقی میشویم مثل اینکه از یک استان توسعه یافته و برخوردار وارد استان کمتر توسعه یافته میشویم.جاده ی دوبانده به یک بانده تبدیل و از چراغ های روشنایی نصب شده مسیر آستارا_نیر خبری نیست و این عمق کمتر توسعه یافتگی استان مهم چون آذربایجان شرقی را در حوزه راهداری و راه سازی نشان می دهد.سوال افکار عمومی این است استانی که ۳۰ سال پیش جزئی از استان اذربایجان شرقی بود چگونه در توسعه ی این بخش ها مادر خود را پشت سر گذاشته است؟!

 

 

۷/ در کارزار اخیر فعالان مردمی استان های غرب و کرد نشین و غرب اذربایجان به دولت و وزیر راه و شهرسازی جهت درخواست اقدام فوری تکمیل جاده ی سرچم _میاندواب علاوه بر کوتاه شدن مسیرها امده است (( تراکم وحشتناک خودروها در کمربندی های غیر استاندارد تبریز که موجب بروز تصادفات زنجیره ای در بسیاری از طول سال و مرگ ده ها تن از انسان های بی گناه می شود)) حذف اکثر تردد ها از تبریز خواسته ی اصلی این کارزار بود. واقعیت هم همین است که کمربند های تبریز طبق اعترافات کارشناسان تعریف چندانی ندارند و برای ۳۰ سال پیش تبریز ساخته شده بودند و اکنون تبریز نیازمند احداث کمربند های ورود و خروجی از دروازه های غربی شرقی و جنوبیست که تحرک دستگاه های مربوطه با تزریق اعتبارات ملی و محلی را می طلبد.

 

 

۸/ طرح های ملی راه سازی هم که بعضا به صورت جسته و گریخته و ناقص و حتی غیر استاندارد در حواشی شهر تبریز اجرا شده اند یا می شوند توسعه ی آینده ی این کلانشهر را تحت شعاع قرار داده اند نیمه تمام گذاشتن راه اهن برقی تبریز_میانه در خاوران بدون اتصال اصولی ان حداقل  به ایستگاه مترو ائل گلی ، ایجاد بخشداری در دیوار به دیوار تبریز و محدود کردن یک چهارم وسعت کلانشهر، ساخت و ساز های غیر مجاز و روی کاغذ ماندن اکثر طرح ها از جمله اتصال بزرگراه اهر به اتوبان پیامبر اعظم ، تداوم اتصال اتوبان سهند به بزرگراه دوم شهید کسایی همه و همه بر معضلات تبریز ما افزوده است.

 

 

۹/ در چند سال گذشته تالار های بزرگ و موزه های هنری متعدد در تهران ،اصفهان و مشهد با جذب اعتبارات ملی و دولتی راه اندازی شده اند سال گذشته بنیاد مستضعفان به تکمیل موزه بزرگ هنر های معاصر شهرداری اصفهان کمک قابل توجهی کرد اخیرا نیز مدیر کل فرهنگ و ارشاد استان فارس از تکمیل و راه انداری کامل تالار مرکزی شیراز با اعتبار یک هزار میلیارد ریالی وزارت ره و شهرسازی در سال جاری خبر داده اند.

متاسفانه  از احداث موزه ی هنر های معاصر تبریز که طراحی ان سال های پیش انجام شده و متاسفانه هنوز به دلیل ضعف مدیران فرهنگی زمین مناسبی برای ساخت ان پیدا نشده است همچنین تالار مرکزی فرش تبریز که در محوطه ی پشت باغلارباغی بصورت نیمه تمام به حال خود رها شده است همه میدانیم که این تالار ها و موزه ها میتواند علاوه بر نمایش داشته های فرهنگی و هنری و گذشته های باشکوه تاریخ مردم اذربایجان در جذب گردشگران خارجی و ایرانی نیز بسیار موثر افتد که تحرک مدیران فرهنگی هنری و شهری را بیشتر طلب میکند.

 

 

۱۰/ مشارکت بخش های خصوصی در توسعه ی شهر ها یک اصل مهم اینکار ناپذیر است و اقتصادانان و مدیران شهری با طرح های توجیهی با جلب نظر سرمایه داران و سرمایه گذاران بخشی از پروژه های خود را به پیش میبرند در شهر هایی بزرگی چون استانبول و دبی  و مسقط در همسایگی کشورمان سرمایه سرمایه داران داخلی وخارجی به تبدیل این شهر ها دراشل های جهانی منجر شده است حتی فرودگاه بزرگ استانبول را سرمایه گذاران ایتالیایی اجرا کرده اند. بر پایی اولین همایش بین المللی سرمایه گذاری در تبریز و اذربایجان در سکانداری دکتر سبحان اللهی در سال ۸۲ و همایش اخیر جذب سرمایه در طرح های  گردشگری و عمرانی و خدماتی شهرهای استان در پائیز سال جاری نشانگر قدم های تازه است که با درک نقش جذب سرمایه های سرمایه گذاران در توسعه ی شهرها مورد توجه قرار میگیرد و امید میرود روند جذب این نوع سرمایه ها به منطقه ما نیز شتاب بیشتری به خود بگیرد هرچند میدانیم مشکلاتی در این بخش ها وجود دارد.

 

 

۱۱/ بحران خشکسالی دریاچه ارومیه در آذربایجان همه کارشناسان داخلی و خارجی را شوکه کرده است عوامل انسانی بعد از انقلاب با سوء مدیریت و عدم توجه به شرایط زیستی و اقلیمی بزرگترین دریاچه شور خاورمیانه را در آستانه خشک شدن کامل قرار داده است که طوفان های احتمالی نمکی ان در صورت تدابیر لازم میتواند حیات انسانی ، جانوری و گیاهی شمال غرب کشور را به نابودی بکشاند و موجب مهاجرت میلیون ها ساکن در این مناطق گردد دولت رئیسی مثل دولت روحانی قول داده است با چاره اندیشی و تدبیر لازم با تامین اعتبارات ملی و با اجرای طرح های کارشناسی جلوی این معضل بزرگ محیط زیستی و انسانی را بگیرد لذا یکی از مطالبات مردم ایران و در راس ان مردم نجیب اذربایجان  از مدیران ملی و محلی توجه بیش از حد به نجات دریاچه ارومیه و رهاندن مردم از نگرانی ها و عواقب  احتمالی این فاجعه ی محیط زیستی است. کارشناسان معتقدند اگر نمایندگان اذربایجان فقط بتوانند این یک بحران منطقه ای را باکیاست و فطانت و درایت خود حل و فصل کنند نامی نیک در تاریخ به یادگار خواهند گذاشت.

 

 

✍🏻 محمد فرج پور باسمنجی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.