حکایت ماهی کوچکی که عشق دریا را داشت !

“ماهی سیاه کوچولو “حکایت ماهی کوچکی است که عشق دیدن دریا را دارد… او جسورانه تصمیم میگیرد تابرخلاف زندگی تکراری و روزمره ی ماهیان دیگر…تا انتهای جویباری که در آن زندگی می کند برودو دنیائی تازه و متفاوت را ببیند، اما در نهایت از درون شکم یک مرغ ماهیخوار سر در میآورد و …ماهی سیاه کوچولو در راه رسیدن به هدف خود شجاعت و شهامت به خرج میدهد و در این راه فداکاری میکند.
.
زخمی که بر دل ماهی سیاه کوچولو وارد میشود به مراتب بزرگتر از زخمی است که بر دل شازده کوچولو و بعضاً جملات شعاریاش وارد شدهاست. ماهی سیاه کوچولو جسارت را به کودکان آموزش میدهد و از سویی نبوغ این ماهی بهطور شگفتانگیزی در پهنای این داستان موج برمیدارد و با شنای این کوچولو در عرض رودخانهای که انتظارش میکشد به تکامل میرسد. مطالعه این داستان نه تنها برای کودکان مفید است؛ بلکه کودک درون بزرگسالان را فعال میکند و میتواند دلیلی برای رجوع به گذشته و مهربانی در آینده باشد.
.
در بخشی از کتاب ماهی سیاه کوچولو میخوانیم:
همسایه به مادر ماهی کوچولو گفت: خواهر، آن حلزون پیچ پیچیه یادت میآید؟ مادر گفت: آره خوب گفتی، زیاد پاپی بچهام میشد. بگویم خدا چکارش کند! ماهی کوچولو گفت: بس کن مادر! او رفیق من بود. مادرش گفت: رفاقت ماهی و حلزون، دیگر نشنیده بودیم!
.
قصه قهرمان محور است. شخصیت اصلی و قهرمان آن، ماهی سیاه کوچولو است، تمامی شخصیتهای دیگر تنها برای رسیدن قهرمان قصه به هدفش، طراحی شدهاند. قهرمانی پرتلاش، متفکر، باهوش و تسلیم ناپذیر که یک تنه، در برابر تمامی مخالفان خود، بر سر عقیدهای که به درستی آن ایمان دارد، حتی اگر مادرش باشد، میایستد. اما برای همنوعان خود آن جا که بییاورند و کمک میطلبند، هم چون ماهی ریزی که در شکم ماهیخوار است، جان خود را فدا میکند.
.
صمدبهرنگی نویسنده تبریزی این داستان را در زمستان سال ۱۳۴۶ نوشت و انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را در سال ۱۳۴۷ منتشرکرد .بیشتر قصه های صمدتوسط انتشارات شمس در تبریز چاپ می شد و اغلب شش ریال قیمت داشت و استدلال صمد این بود که من برای پا برهنهها قصه می نویسم.صمد افکار چپ داشت اما عضو هیچ دسته و گروهی نبود و به گفته برادرش (اسد) او در مسجد ودر مجالس ختم و عزا هم دیده می شد.صمد بهرنگی معلم شد و درروستاهای آذربایجان به بچه های روستا درس می داد.او حق آموزش کودکان دور از مرکزی را که به زبانی غیر از زبان فارسی سخن میگفتند به رسمیت شناخت و به کتابهای درسی انتقاد میکرد که این کتابها برای زندگی شهری نوشته شدهاند.در سال ۱۳۴۳ به خاطر چاپ کتاب پارهپاره و صدور کیفرخواست از سوی دادسرای عادی ۱۰۵ ارتش یکم تبریز و سپس صدور حکم تعلیق از خدمت به مدت ۶ ماه، تحت پیگرد قرار گرفت. صمد نویسندگی را با طنزنویسی آغاز کرد. در دانشسرا همراه دو تن از دوستانش روزنامهٔ فکاهی دیواریی به نام «خنده» مینوشت که بسیار هوادار داشت. از سال ۱۳۳۶ مقالهها و قطعات فکاهی و طنز آمیز او در توفیق منتشر میشدند گفته میشد که صمد با چهرههای تاثیرگذار سازمان چریک های فدائی خلق دیدار داشته است. دیدارهایی میان صمد بهرنگی و امیر پرویز پویان انجام شده است؛ دیدارهایی که برخی از آن ها در خانه فروغ فرخزاد صورت می گرفته است. فروغ فرخزاد در بخشی از شعر مشهور «فتح باغ» به همین دیدار اشاره کرده است: «و در آن کوه غریب فاتح/ از عقابان جوان پرسیدیم/ که چه باید کرد»…افرادی که دراین دیدارهای مخفی حضورداشتندواکثراازدوستان صمدبودندکه به ان ها چپ های نو ین هم اطلاق می کردند.برخی شان بعدها بدنه ی اصلی رهبران سازمان چریک های فدائی خلق ایران را تشکیل دادند….بهرنگی در شهریور ۱۳۴۷ (در سن ۲۹ سالگی) در رود ارس و در ساحل روستای کوانق غرق شد.و روشنفکران ایران مثل جلال ال احمدچوانداختندکه صمدراساواک کشته است تامردم نسبت به حکومت شاه بدبین شونددرصورتی که الان مشخص شده برای همه که جلال آل احمدتوده ای – مذهبی و صاحب کتاب غربزدگی به همه دروغ گفته بود.
.
داستان ماهی سیاه کوچولو در سالهای پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، به عنوان یک داستان علیه حاکمیت معرفی میشد و بسیاری ماهی سیاه کوچولو را نماد نسل جوان انقلابی و روشنفکر چپ علیه شاه میدانستند. یااین گونه برخی محافل روشنفکری چپ درمیان جوانان و دانشجویان جا می انداختند.درصورتی که این کتاب بااجازه کانون و زیرنظرفرح پهلوی درزمان شاه به راحتی و بدون سانسور منتشرشد و اتفاقا کتاب سال 1347 هم درسطح کشور انتخاب شد .
.
زبان نمادین قصه، الهامبخش بسیاری از نویسندگان و شاعران مختلف شد و اشعار و متون بسیاری در وصفش سروده شد.از ماهی سیاه کوچولو حتی با عنوان «بیانیۀ غیررسمی و مانیفست سازمان چریکهای فدایی خلق ایران» نیز یاد شدهاست. با این وجود لیلی امیرارجمند مدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان معتقد است که ماهی سیاه کوچولو صرفاً یک داستان سادۀ کودکانه بوده و هیچ بار سیاسی نداشتهاست.
.
غلامحسین ساعدی که خود از پر کار ترین نویسندگان خلاق دهه های 30-60 به شمار می رود ، در مورد صمد می گوید: صمد در خلق آثارش معتقد بود که شناخت ادبیات عامیانه یک جامعه ، شناخت دردهای توده های محروم را آسانتر می کند و یادآوری فرهنگ و هویت های ملی ، تهاجم فرهنگی استعمار را با مشگل مواجه می کند . شاید به همین علت بود که هنگام انتشار کتاب فولکلور زبان ترکی به نام ( متل ها و چیستان ها) اظهار خوشحالی کرد که توانسته قدمی هر چند کوتاه در این راه بردارد .
.
کتاب ماهی سیاه کوچولو توسط فرشید مثقالی تصویرگری شده و جایزه نخست نمایشگاه بینالمللی کتاب کودک بولونیا (ایتالیا) و دیپلم افتخار دوسالانه تصویرگری براتیسلاوا (چکاسلواکی) را هم از آن خود کرده است.نسخه ترکیزبان «ماهی سیاه کوچولو» در ترکیه از کتابهای پرفروش است.این کتاب به بسیاری از زبانهای جهان ترجمه شدهاست. از آن جمله به زبان پشتو … کروات … آلمانی ،عربی، ترکی استانبولی،ترکی آذربایجانی، کردی تالشی،بلوچی و اسپرانتو نیز ترجمه شدهاست.
داستان جالبیه آرزوی رسیدن به دنیایی جدید و خارج شدن از اسارت روزمرگی و تکرار!!!!